سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر آوندى بدانچه در آن نهند تنگ شود جز آوند دانش که هر چه در آن نهند فراختر گردد . [نهج البلاغه]
آن مرد ناشناس - ..:: حاج همت ::..
آن مرد ناشناس
  • نویسنده : گردان وبلاگی کمیل:: 86/7/28:: 5:17 عصر
  • بنام خدا

    لحظات اولیه عملیات بود که دیدم شخصی، در حالی ‌که کلاهش را روی سر خود کشیده، دارد با یک موتور از ارتفاعات بالا می‌آید. از ظاهر او متوجه شدم که حاج همت است چون او را قبلاً زیاد دیده بودم.

    وقتی به بالای ارتفاع رسید، رفتم جلو و از نزدیک دوباره او را نگاه کردم، حاج همت بود. گفتم: «حاجی! شما این ‌جا چکار می‌کنید؟فرمانده لشکر که نباید روی ارتفاعات بیاید؛ آن هم در این وضعیت که هنوز بیش از یک ساعت و نیم از آغاز درگیری نگذشته.»

    در جواب گفت: «شما فقط سکوت کن و به هیچ‌کس نگو که من این‌جا هستم. اگر بچه‌ها مرا ببینند، دور و بر من جمع می‌شوند و از کارشان باز می‌مانند.»

    این جمله را گفت و از من عبور کرد و رفت؛ در حالی ‌که آتش دشمن هر لحظه شدیدتر می‌شد.

    * خداداد خردمند


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 207467
    بازدید امروز : 151
    بازدید دیروز : 6
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    شهید .
    ............. بایگانی.............
    خاطرات
    دل نوشته ها
    وصیتنامه
    اشعار
    معرفی کتاب و وبلاگ

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره خودم ..........
    آن مرد ناشناس - ..:: حاج همت ::..
    گردان وبلاگی کمیل

    .......... لوگوی خودم ........
    آن مرد ناشناس - ..:: حاج همت ::.. .......لوگوی دوستان ........





    ......... لینک دوستان ...........
    بچّه شهید (به یاد شهدا)
    فدایی سید علی
    ساجد
    بهترین جمله های روز
    زندگی با شهدا
    شعله قلمکار
    قلم آزاد

    ............آوای آشنا............

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........